1.بهانه جويي
از آن جايي که مواضع روسيه و چين درباره ايران مثبت بود، فتنهگران سبز که در فتنه 88 توسط ملت ايران زمين گير شده بودند به جاي شعار بر ضد آمريکا بر ضد آنها شعار ميدادند ولي پس از آن که اين دو کشور در تحريم ايران شرکت کرده، در شوراي امنيت به نفع آمريکا راي دادند از شعار بر ضد روسيه و چين هم دست برداشتند. اکنون نيز اين گروه فتنه گر در برابر کشتار بي رحمانه آل خليفه و آل سعود در بحرين و ديگر ديکتاتورها در يمن و ليبي و... مهر سکوت بر لب زده درصدد بزرگ نمايي مساله سوريه بر آمده اند. البته چنان چه مواضع سوريه در جهت مخالف منافع ملت و دولت ايران قرار گيرد از نظر آنها هيچ مشکلي ندارد. شايان ذکر است که موضع گيري اين افراد بسيار به مواضع اربابانشان از جمله آمريکا شبيه است؛ در حالي که اوباما در چند ماه اخير با حمايت همه جانبه از قتل عام مردم توسط ديکتاتورهاي منطقه، در برابر پيروزي ملتها ايستاده است، در بيانيهاي مضحک و مداخله آميز خطاب به بشار اسد مينويسد: «از رئيسجمهور اسد ميخواهيم هم اكنون مسير را تغيير داده و به درخواستهاي ملت خود تن دهد.»
ارتباط ديپلماتيک ايران با کشورهاي جهان به معناي تأييد همه مواضع فرهنگي و سياسي آنها نيست، بلکه کشورها در چارچوب منافع مشترک با يکديگر ارتباط ديپلماتيک برقرار ميکنند. اگر بخواهيم فقط با کشورهايي که در همه مواضع با ما مشترک باشند ارتباط برقرار کنيم فقط يک کشور در جهان وجود دارد، آن هم جمهوري اسلامي ايران است! به همين دليل امام(ره) تنها دو دولت آفريقاي جنوبي و رژيم اشغالگر قدس را استثناء کردند و ارتباط با ديگر کشورها را مجاز دانستند. کشور سوريه نيز از اين قاعده مستثني نيست. ما هرگز مواضع فرهنگي کشور سوريه را تاييد نميکنيم ولي مواضع سياسي اين کشور از ابتداي انقلاب تا کنون درباره جنگ تحميلي عراق و همچنين قضيه فلسطين، مثبت و هماهنگ با ايران بوده است. بر اين اساس ما نيز روابط مثبت خود را با اين کشور حفظ کرده و آن را ارتقا بخشيدهايم. البته چنانچه سوريه مواضع خود را تغيير دهد و در جرگه مخالفان فلسطين قرار گيرد و هم پيمان با اسرائيل شود، موضع ما درباره آن تغيير خواهد کرد. فشار غرب بهويژه امريکا بر سوريه و تحرکات داخلي آن کشور در راستاي همين مواضع مثبت سوريه نسبت به ايران و مقاومت لبنان و فلسطين تفسير ميشود. سوريه، نوکر آمريکا و ديگران نيست، مقايل اسرائيل ايستاده است، مردم سوريه(اکثراً) هوادار نظامشان هستند و....
در کشورهاي مصر و يمن و بحرين ملتها يکپارچه به پاخاستهاند و با تمام قدرت در حال دست و پنجه نرم کردن با ديکتاتورهايي هستند که از حد اقل پشتيباني مردمي برخوردار نيستند؛ ولي در سوريه عکس آن در حال وقوع است. اکثريت مردم در شهرهاي مختلف با برگزاري تظاهرات ميليوني خود، ضمن محکوم کردن اغتشاشات به وجود آمده، از رئيس جمهورشان حمايت ميکنند. برخوردهايي نيز که در برخي شهرها مثل درعا گزارش شده، بسيار محدود و مقطعي است و با تحولات منطقه قابل مقايسه نميباشد. دولت سوريه اسنادي در دست دارد که آشوبهاي درعا و برخي شهرهاي سوريه معلول تحريکات رژيم صهيونيست و سعد حريري است و به همين دليل به مجامع جهاني هم شکايت کرده است. کشته شدن تني چند از شهروندان سوري در اين شهرها توسط افراد نقابدار و با سلاحهاي اهدايي رژيم صهيونيستي و سعد حريري که بعضا در بنادر اين کشور کشف و ضبط شده، گوياي اين حقيقت است که اغتشاشات محدود در چند شهر سوريه منشأ خارجي داشته است؛ درست مثل اغتشاشات فتنه 88 که عوامل امريکا در تهران به راه انداختند و توسط مردم خنثي گرديد. بنابراين ما تحرکات داخلي سوريه را از جنس بيداري اسلامي نميدانيم تا به حمايت از آن بپردازيم بلکه يک حرکت حساب شده در راستاي توطئه آمريکا و اسرائيل براي برداشتن پل ارتباطي ايران با مقاومت و قطع راه ارتباطي ايران و حزب ا... و حماس تفسير ميشود. اين حقيقت اخيراً بر زبان يکي از سياستمداران آمريکايي جاري شد و تصريح کرد: براي شکست حزب ا... و حماس بايد سوريه را از چنگ ايران خارج سازيم. البته چنان چه روزي دولت سوريه تغيير روش دهد و همانند مزدوران آمريکا در منطقه، به کشتار مسلمانان بپردازد آن را همانند ديگر کشورها محکوم ميکنيم؛ ولي اين به معناي قطع ارتباط با آن کشور نيست؛ چنانکه در همين شرايط هنوز با عربستان سعودي و کشورهايي که در برابر ملتهايشان ايستادهاند قطع ارتباط نکردهايم.
منبع : http://ravanbakhsh.blogfa.com
نظرات شما عزیزان: